سفارش تبلیغ
صبا ویژن
قاصدک
قالب های وبلاگ آمادهدایرکتوری وبلاگ های ایرانیانپارسی بلاگپرشین یاهو
دوستی، میوه فروتنی است . [امام علی علیه السلام]
نویسنده : قاصدکی:: 88/7/21:: 9:8 صبح

 

هنگام عبور از خیابان
خانم ها:
سمت راست را نگاه می کنند.
سمت چپ را نگاه می کنند .
از خیابان رد می شوند.

آقایان:
سمت راست را نگاه می کنند،ماشین می آید.
فاصله ماشین با خودشان را با چشم اندازه می گیرند، و چون همگی رانندگان قابلی هستند، با سرعت وارد خیابان می شوند!
راننده به شدت ترمز می کند.
-مرتیکه مگه کوری؟...راننده می گوید.(صد در صد خود راننده مرد است که ادب ندارد!)
در حالیکه از روی میله های وسط خیابان می پرد می گوید: کور خودتی! گاری چی!(خب دفعه‌ی بعد هم یه نفر به خودشون اینو میگه!)
بدون این که سمت چپ را نگاه کنند، میدوند آن سو ی خیابان.
هنوز صدای بوق ماشین هایی که به خاطر این آقا ترمز کرده اند به گوش می رسد!

هنگام صرف غذا
خانم ها:
مرتب پشت میز می نشینند.
مقدار کمی غذا می کشند.
به آرامی غذا می خورند.
تنها نوک قاشق را در دهان می گذارند.

آقایان:
تا جایی که بشقاب جا داشته باشد غذا می کشند!
به سرعت غذا را می بلعند، در حالیکه قاشق را تا انتها درون حلقشان فرو می برند!
صدای برخورد قاشق با دندان ها یشان موسیقی گوش نوازی دارد!
بعد از دو سه بار پر کردن بشقاب بالاخره کمی و فقط کمی سیر می شوند.

(لازم به ذکر است ما از صدا های هنجار و ناهنجار هنگام صرف غذا صرف نظر کردیم!)

هنگام رانندگی
خانم ها:
روغن موتور را چک می کنند.
بنزین را چک می کنند.
ترمز دستی را پایین می کشند.
با سرعت مطمئنه حرکت می کنند.
پشت چراغ قرمز ها می ایستند.
به عابر پیاده احترام می گذارند.

آقایان:
وسط راه بنزین تمام می کنند.
وقتی دود از لاستیک هایشان بلند شد، به یاد می آورند که ترمز دستی را نکشیده اند.
چراغ قرمز را اتلاف وقت و عمر می دانند.
عابر پیاده موجودی مزاحم و مختل کننده عبور و مرور می دانند.
و از همه مهمتر، بوق را مهم ترین اختراع بشر پس از برق به حساب می‌آورند.

در پایان یک روز خسته کننده
خانم ها:
ظرف ها را می شویند. آشپزخانه را تی می‌کشند. غذا های فردا را درون یخچال میگذارند. چراغ ها را خاموش می کنند. کمی مطالعه می کنند و می خوابند.

آقایان:
بعد از این که شامشان را خورند، چای می‌خورند.
کمی با چشم های خواب آلوده تلویزیون نگاه می کنند.
بعد از این که دو سه بار کنترل تلویزیون از دستشان افتاد، تلویزیون را خاموش می کنند و به سمت رختخواب می روند.
بدون این که حتی رو تختی را بردارند، می خوابند!

 


 


نظرات شما ()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

54507:کل بازدید
62:بازدید امروز
0:بازدید دیروز
پیوندهای روزانه
درباره خودم
قاصدک
قاصدکی
قاصدک ها چه خبر آوردید از کجا از کی خبر آوردید خوش خبر باشید
حضور و غیاب

یــــاهـو

لوگوی خودم
قاصدک
لوگوی دوستان




لینک دوستان

پولکی

فهرست موضوعی یادداشت ها
آنفلانزا . اس ام اس . پاییزی . پد . پد کف پا . خبر فریب قاصدک . سموم . سیب . قاصدک اشک . قلب .
بایگانی
تیر 1388
مرداد 1388
شهریور 1388
مهر 1388
آبان 1388
آذر 1388
دی 1388
بهمن 88
اسفند 88
مرداد 89
آبان 89
آذر 89
اشتراک